دینای بد غذای مامان...
دینا عشق مامان و بابایی روز به روز داری بزرگ و بزرگ تر میشی کارات و رفتارات هم تغییر کرده ولی ناگفته نماند که خیلی شیطون تر از قبل شدی والبته خیلی بد غذا . خلاصه تو این پست اومدم ازت گله کنم که هیچی نمیخوری و مامانی رو اذیت می کنی از هر ترفندی برای این که تو غذا بخوری استفاده می کنم ولی دریغ از جواب مثبت گاهی وقتها فکر می کنم دیگه باید از شیر بگیرمت اخه خیلی منو اذیت می کنی ولی از یه طرف هم دلم نمی یاد اخه هنوز کوچولویی . ولی خدایش کلافه ام می کنی نه شبا از دستت راحتم که مثل نوزادا هر 2 ساعت پا میشی واسه شیر نه روز ها که بدتر از شباست . روزا علاوه بر خودت باید به عروسکات همشیر بدم نه اینکه خودت اصل...
نویسنده :
مامان دینا
16:26