دینا عزیز دل مادینا عزیز دل ما، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

دینا عشق مامان و باباش

درد دل مادرانه بادخمل نازم ....

1393/1/19 9:08
نویسنده : مامان دینا
257 بازدید
اشتراک گذاری

دینای من دیروز رفته بودیم خونه دختر عمه بابایی اخه اونا هم به تازگی صاحب یه پسر ناز شدن خونشون خیلی شلوغ بود. ما هم یه گوشه خالی پیدا کردیم و نشستیم خلاصه بعد از تعارف میوه و شیرینی تو هی خم  میشدی دست می بردی تو پیش دستیا و میخواستی میوه برداری منم دیدم این طوری نمیشه واسه همین پا شدم یه سیب شستم دادم دستت تا بازی کنی باهاش ولی چشت روز بد نبینه تو با اون دندونای کوچولو موچولوت به اندازه یه ناخن کوچیک از پوست سیب کندی و این شد همانا و پریدن اون تو گلوت همانا چشمت روز بد نبینه مردم و زنده شدم تو مگه نفست بالا میومد زود کله پات کردم چند تایی از پشتت زدم تو همین حین یهو عمه بابایی تورو از دستم گرفت خودش چند تا از پشتت زد تا نفست باز شد ولی اون چند لحظه نمی دونی چی کشیدم حس از دست دادنت وای خدا اون روزو نیاره.... خدا رو شکر زودی حالت خوب شد ولی حال من تا یکی دو ساعت بعد هم خوب نبود اونقدر عرق کردم اشک از چشمام میومد پایین...خدا جون شکرت که حال نفسم زودی خوب شد. دینای مامان این عادتت رو زودی ترک  کن اخه تو زیاد غذا تو گلوت گیر میکنه تصمیم گرفتیم با بابایی ببریمت دکتر تا ببینن مشکلی چیزی نداری که هر چی میذاری دهنت زود میپره گلوت ما رو نصف عمر میکنی خلاصه اینکه این رفتارت حسابی ما رو سر منگنه میزاره اخه نمی تونیم زیاد بهت غذا بدیم......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان نگین
21 اسفند 92 14:16
سلام ممنون که به ما سر زدین .چقدر ماهه دینا .خدا حفظش کنه
مامان دینا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان ریحانه گل بهشتی
22 اسفند 92 10:13
سلام نگران نباش چیز خاصی نیست چون اولش هست و خوب بلد نیستن اینجوری میشه ریحانه هم اینجوری میشه و من دیگه بهش سیب با پوست نمیدم رنده میکنم و یا موز بهش میدم تازگیها هم پرتقال و لیمو شیرین میخوره
مامان دینا
پاسخ
ایشالله زودی خوب بشه تا بچه ها بزرگ شن نصف عمر میکنن مارو
مامان شیرین خانم
23 اسفند 92 14:58
آخ آخ قربونت برم. می دونم خیلی لحضات سختی بوده شکر خدا به خیر گذشته شیرین خانم من هم هنوز سیب رو با پوست نمی تونه بخوره البته طبیعیه کلا توی سن های پایین پوست همه میوه ها حتی هلو و شلیل و اینا رو هم بگیرین بهش بدید.نگران نباشین قربون این دختر شیطون برم که مامانیشو اینقدر ترسونده.خوشملم یواش چه خبرته؟؟؟
مامان دینا
پاسخ
اره منم فک نمی کردم اخه بتون پوستش بکنه ولی شد دیگه بیشتر دقت می کنیماز این به بعد
مامان شیرین خانم
23 اسفند 92 15:01
راستی هر جا می ری برا دختر نازت حتما وإن یکاد. یا 7 بار سوره توحید رو بخون بچه است شیرینه به نظر کسی می آد نظر می خوره...حتی از روی محبت.
مامان دینا
پاسخ
]چشم مرسی عزیزم
مامان جونم (سوگند من)
24 اسفند 92 20:21
دخترتون خیلی نازه عکسهای زیبای انداختید همیشه شاد باشید نگران دخترتم نباش همه بچه ها تو یه سنی گلوشون میگره سوگند منم اینطوری بود ولی خدا رو شکر خوب شد
مامان دینا
پاسخ
ممنون عزیزم لطف داری
مامان نازنین جون
25 اسفند 92 9:45
خوب عزیزززززززززم نگران نباش این طبیعیه.........هنوز دخملمون کوچولویههمه ی بچه ها توی این سن غذاها میپره تو گلوشون نازنین هم همینجوری بود ولی بزرگتر که شد خدا رو شکر خوب شد
مامان دینا
پاسخ
اره ولی این دینای ما خیلی زیاد این طوری میشه دکترم بردیم نگاه کرد گفت سالمه خدا رو شکر اخه ما فک می کردیم لوزه اینا داره واسه همین زود غذا میپره گلوش اونم حل شد ولی تا دینا بزرگ شه ما رو هم پیر میکنه
مامان مهزیار
25 اسفند 92 11:33
سلام ماشاا... خیلی دختر نازو جیگری دارید خدا حفظش کنه ان شاا... همیشه بلا ازش دور دور دور باشه وزیر سایه مامان وبابای مهربون
مامان دینا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان محیا(ارام جانم)
25 اسفند 92 15:28
ای جانم.مامانی هنوز خیلی کوچولویه خب.خیلی مراقبش باشواسه دیناجون
مامان دینا
پاسخ
چشم مرسی خاله جونی
مامان محیا(ارام جانم)
25 اسفند 92 15:28
من با افتخار شمارو لینک میکنم.
مامان دینا
پاسخ
ممنون عزیزم
پریسا نجفی
26 اسفند 92 16:33
سلام دوست عزیزم خوبی ؟ ازسایتت خیلی خوشم اومد به منم سربزن اومدم برای دوستای خوبم که مادری نمونه هستند وبلاگی زنانه درست کردم با طبقه بندی موضوعی آرایشی و مد و زیبایی و مطالب زناشویی و پزشکی و آشپزی و خیلی از مطالب جذاب دیگه که کمتر جایی شاید ببینیشون و می تونه راهنمای خیلی خوبی براتون باشه . مطالب توی دسته بندی های مختلف گذاشته شده که باب کارتونه .اگر دوست داشتی ما را هم قابل بدون . راستی منو توی سایت قشنگت لینک کن و بهم خبر بده تا منم تو را توی سایتم قرار بدم ببخش و ممنون