آرزو به دل موندیم دینا جونمون چهار دست پا راه بره ....
هنوز هنوزه که ما منتظریم دینای گلمون چهار دست و پا راه بره ولی دینا جونم هیچ تکونی به خودش نمیده به طور کلی هیچ علاقه ای نداره نشسته دور خودش می چرخه یه متر جلو میره اما به خودش زحمت دراز کشیدن نمیده مامان جونش میگه به مامانش.دایش.خالش. رفته اخه اونا هم چهار دست و پا راه نرفتن و مستقیما شروع به راه رفتن کردن. حالا حالاها ما منتظریم ببینیم آخرش چی میشه و یه جورایی هم خوبه ها هر چه زودتر شروع به راه رفتن کنه زیادتر وسایل خونه شکسته و درب و داغون میشه اخه دیروز نشسته نشسته حرکت کرده بود رفته بود گل گلدونه خونه رو پرپر کرده بود اگه راه بره چی میشه!!! ولی باباش میگه فدای تاره موش دینا راه بره بزنه همه چیو بشکنه جای خوشحالی داره نه ناراحتی و....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی